​ رشد شعور ملی در میان ملل اسیر و تحت اشغال در جغرافیای موسوم به ایران، نژادپرستان فارس را به وحشت انداخته است.

پێش 1 هەفتە

رشد شعور ملی در میان ملل اسیر و تحت اشغال در جغرافیای موسوم به ایران، نژادپرستان فارس را به وحشت انداخته است.

وقتی کشوری با اشغال سرزمین‌های دیگر ملت‌ها، تحمیل مرزهای جعلی، جعل تاریخ، ممنوع‌سازی هویت ملی، تحمیل هویت و زبان بیگانه و به‌کارگیری گلوله، قتل‌عام، زندان و جنایات وحشیانه شکل می‌گیرد، آنگاه بنیان آن کشورِ به‌اصطلاح، چنان سست و متزلزل است که با خواندن یک شعر یا گفتن یک تبریک به زبان ملی این ملت‌ها فرو می‌ریزد.

اخیراً بیانیه‌ای از سوی عده‌ای از به‌اصطلاح روشنفکران و اساتید دانشگاه که در واقع ستون‌های تاریکی و تحریف هستند منتشر شده و با التماس برای گرفتن امضا، از طریق رسانه‌های رژیم اشغالگر تبلیغ می‌شود، به امید آنکه شاید با افزودن چند امضا، اشغالگری و سرکوب ملت‌های غیر فارس را تداوم بخشند. غافل از آنکه این‌گونه دست‌وپا زدن‌ها، چیزی جز رسوایی بیشتر نژادپرستی عریان فارس و اشغالگران ایرانی در پی نخواهد داشت. چرا که قطار رهایی ملی ملت‌های تحت اشغال در جغرافیای موسوم به ایران، با شتابی توقف‌ناپذیر به سوی استقلال در حرکت است و هیچ قدرتی قادر به توقف یا عقب‌گرد آن نخواهد بود.

اولترا نژادپرستان فارس، نه تنها با تحریف تاریخ در تلاش‌اند نوروز را مصادره کنند، بلکه حتی از این نیز ناراضی‌اند که چرا این جشن با سلیقه‌ی فارس‌ها برگزار نمی‌شود.

نوروز جشنی‌ست که ریشه در تمدن سومریان دارد و امروزه به عنوان عید رسمی در چندین کشور و ده‌ها جامعه برگزار می‌شود که هیچ‌یک فارس یا ایرانی نیستند؛ کشورهایی مانند قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، آذربایجان، و حتی در عثمانیِ پیش از جمهوری ترکیه… این جشن همچنین در میان جوامعی که فعلاً دولت مستقل ندارند نیز مرسوم بوده و به شیوه‌های متنوعی برگزار می‌شود، بی‌آنکه ارتباطی با فارس‌ها یا ایرانی‌ها داشته باشند. البته در ایران و تاجیکستان نیز این عید مرسوم است. همان‌گونه که آیات قرآن به نفع فارس‌ها مصادره و تحریف شده‌اند و اخیراً حتی پروژه‌ی پیامبرسازی نیز آغاز شده، هر پدیده‌ای اگر در مریخ هم باشد، به دست تحریف‌گران ایرانی باید رنگ و بوی فارس بگیرد.

با وجود آنکه رژیم اشغالگر ایران در تمامی نهادهای دولتی، عوامل و مزدوران خود را گمارده است، حتی صحبت این عوامل به زبان ملی خود نیز خشم به‌اصطلاح روشنفکران را برانگیخته و آنان تحمل همین گماشتگان محلی را نیز نداشته و از رژیم می‌خواهند که نه مزدوران وفادار محلی، بلکه عناصر فارس گماشته شوند و هیچ‌کس در هیچ جایگاهی، اجازه استفاده از زبان بومی نداشته باشد.

این سند، گواهی آشکار و انکارناپذیر از نژادپرستی عریان و افسارگسیخته‌ی حاکم بر ملت‌های غیر فارس تحت اشغال ایران است و ضرورت دارد که همگی متحدانه علیه فاشیسم فارس برخیزیم و این ایدئولوژی نژادپرستانه را ریشه‌کن کنیم.

جبهه‌ی ملل برای حق تعیین سرنوشت “ایران” ضمن محکوم کردن اشغال سرزمین ملت‌های غیر فارس توسط نژادپرستان اشغالگر فارس اعلام می‌دارد: پس از یک قرن اجرای سیاست‌های شدید آسیمیلاسیون، اگر امروز حتی وفاداران به رژیم نیز به زبان ملی خود سخن می‌گویند، این خود نشانگر بن‌بست پروژه‌ی ایرانی‌سازی و فارس‌سازی است. این شکست آشکار، نویدبخش پیروزی ملت‌های تحت اشغال است.

جبهه‌ی ملل برای حق تعیین سرنوشت “ایران” از نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری دعوت می‌کند که نژادپرستی افسارگسیخته و سازمان‌یافته‌ی حکومت ایران را که ابتدایی‌ترین حقوق ملت‌های غیر فارس را به‌طرز وحشیانه‌ای سرکوب کرده و به‌صراحت قصد نابودی فرهنگ این ملت‌ها را دارد، محکوم کرده و با حمایت از مبارزات ملت‌های تحت اشغال، به تحقق حقوق بشر و دموکراسی یاری رسانند.

جبهه‌ی ملل برای حق تعیین سرنوشت “ایران” همه‌ی احزاب و سازمان‌های ملت‌های غیر فارس تحت اشغال را به اتحاد مبارزاتی علیه نژادپرستان فارس فرا می‌خواند.

پاینده باد اتحاد گسترده‌ی ملت‌های غیر فارس علیه اشغالگران ایرانی

جبهه‌ی ملل برای حق تعیین سرنوشت “ایران”
۲۰ فروردین ۱۴۰۴